از امروز کتگوری جدیدی رو تحت عنوان “راهاندازی کسب و کار آنلاین” با هم شروع میکنیم. برخی از مطالب رو به صورت نامنظم تو این پنج سال گفتم و یک سری از نکات مهم رو هم تا بحال بهشون نپرداختم. سعی میکنم در سری جدید محتوا، قدم به قدم راهاندازی یک کسب وکارآنلاین در ترکیه رو با هم مرور کنیم و به سوالات پاسخ بدم.
بازار هدف را مشخص کنید
وقتی مراجعین برای مشاوره پیش من میان و ایدهای رو برای شروع کسب و کارشون مطرح میکنن، ازشون میخوام که بازار هدف رو مشخص کنن و دقیقا بگن که چه کسانی قراره محصولات و خدماتشون رو بخرن و چرا این خرید اتفاق میافته؟ یعنی دقیقا کدوم نیاز از بازار هدفمون رو میخواهیم برطرف بکنیم.
این جمله رو شاید شنیدید که میگن “همه چیز با مشتری شروع میشه” تمام تصمیماتی که ما در پیادهسازی پروژه و بعد از اون در برنامههای بازاریابی میگیریم وابسته به قدم اول یعنی شناخت صحیح مشتریانمون هست.
اگر از شما بپرسن مشتریان شما چه کسانی هستند و شما در پاسخ بگویید “همه” در اصل یعنی “هیچکس”! شما برای اینکه کسب و کار کوچک یا متوسطتون رو به درستی بازاریابی کنید باید روی بازار هدفی مشخص و محدود متمرکز بشید. این کار اثربخشی پیام تبلیغات شما رو افزایش میده و در بازهی زمانی کوتاهتری پول و انرژی سرمایه گذاری شده به شما برمیگرده.
باید بازار هدف را به گروههای کوچکتر تقسیم کنید و ابتدا روی یک گروه که به واقع در آن حرفی برای گفتن دارید متمرکز بشید، تا جایی که در اون بازار شناخته شده و تعداد قابل قبولی مشتری بدست بیارید. سپس میتوان با تمرکز بر گروههای دیگر (به ترتیب اولویت) بازارتون رو گسترش بدید.
همین فرمول رو من در کسب و کارهای خودم اجرا کردم و به نتایج دلخواهم رسیدم
فرض کنید من فروشنده محصولات سلامت محور هستم
فرض کنید من قصد دارم روی فروش دمنوشها و عرقیجات گیاهی فعالیت کنم و محصولات متنوعی برای درمان یا پیشیگیری از بیماریها در این حوزه وجود دارد. تصمیمی که اکثر دوستان میگیرن این هست که فروشگاهی آنلاین با دستهبندیهای متنوع ایجاد کنن و انواع محصولات رو در اون تعریف کرده و همانند یک عطاری بزرگ برای جذب مخاطب به تبلیغ بپردازند. اگرچه داشتن طیف وسیعی از کالا در نگاه اول جذاب به نظر میرسه اما تبلیغ این سبد کالای وسیع به بودجهی بالایی نیازدارد
و اگر بودجه و توان تبلیغاتی من به حد کافی قوی نباشد عملا آن سبد کالا و خدمات وسیع برای من سودآوری نخواهد داشت
پس بهتر است به جای آن همه شلوغی روی یک بازار کوچکتر متمرکز شویم و مثلا برای کنترل دیابت یا پاکسازی کبد چرب محصولاتی را گرد هم آوریم
در این حالت است که در زمان تبلیغ محتوایی اختصاصی برای پیشگیری و یا کنترل دیابت تولید خواهم کرد که فرد مبتلا به این بیماری به سادگی به آن جذب می شود و پس از ورود به سایت یا اینستاگرام من با انبوهی از مطالب با کیفیت و مرتبط با معضلش روبرو خواهد شد
حال از شما سوالی دارم، اگر شما به عنوان مخاطب مبتلا به دیابت، وارد صفحه اینستاگرام یا وب سایتی شوید که فقط در خصوص معضل و مشکل شما مطالبی نوشته بیشتر جذب می شوید یا وب سایتی که از هر بیماری و موضوعی مطلبی دارد؟؟؟
مسلما برای شروع یک بیزینس در ترکیه یا هرکجای دیگر،. به ویژه در فروش آنلاین هر چه محتوا تخصصی تر و مرتبط تر با نیاز و معضل مخاطب باشد، جذب بیشتر و بهتری خواهد داشت، چرا که شما اکنون درگیر دیابت هستید و راهکارهای درمان ریزش مو به کارتان نمیآید.
در همان ابتدای راه اندازی بیزینسمان اگر به درستی بازار هدف و niche market کسب و کارمان را انتخاب نکنیم تا ثریا میرود دیوار کج… و پس از صرف کلی وقت و هزینه هیچ نتیجه ای نخواهیم گرفت یا نسبت به انرژی و سرمایه گذاشته شده بازدهی لازم را نخواهیم داشت.
بعد از جایگاهیابی کسب و کار و انتخاب بازار هدف میرسیم به استخراج مشخصات مخاطبان هدف و ترسیم پرسونا.
پرسونای مخاطبان تصویر فرضی از گروهی از مخاطبان با خصوصیات فردی، ظاهری، نگرشها، عادات، علائق، دغدغهها و… مشترکه که شخصیت و هویت اون گروه از مخاطبان رو میسازه
شناخت هرچه بیشتر مخاطبان هدف بهمون کمک میکنه در انتخاب ابزارهای تبلیغاتی، تاکتیکهای ارتباطی، استراتژیهای محتوایی و… هوشمندانهتر عمل کنیم و در نتیجه تاثیر بیشتری بر مخاطبانمون داشته باشیم و این به معنای فروش و سودآوری بیشتر هم هست.
پس قبل از هر اقدامی برای راه اندازی کسب و کارم باید به شناخت خوبی از مخاطبان هدف دست پیدا کنم
برای اینکه بفهمیم مخاطبان هدفمون برای شروع یک بیزینس در ترکیه یا در پلتفرم آنلاین چه کسانی هستن، چه سوالاتی دارن، چه نیازهایی دارن و برای حل چه مشکلی به سراغ ما اومدن، لازمه که از طریق گوگل، تالارهای گفتمان، کانالهای تلگرامی و صفحات اینستاگرامی جستجویی داشته باشیم. مثلا نظراتی که در صفحهی اینستاگرام رقبا نوشته میشه رو بخونیم و به دنبال سوالات متداول مخاطبان هدفمون بگردیم…
همچنین برگزاری نظرسنجیهای آنلاین هم میتونه در شناخت هر چه بیشتر مخاطبان کمک کنه…
در کنار جستجوهای آنلاین میتونیم با مشتریان فعلی به صورت انفرادی رو در رو مصاحبه کنیم البته این کرونا شاید یک کمی کار رو سخت کنه! ولی به هر حال، هر روشی که به ما کمک کنه اطلاعاتی از رفتار و خصوصیات مخاطبان هدف بدست بیاریم خوبه
مثلا پرسونای مریم شامل خانمهایی میشه که در رنج سنی ۲۵ تا ۳۵ قرار دارن، شاغل هستن، به ظاهرشون اهمیت میدن و علاقه بسیاری به برندهای آرایشی طبیعی با قیمت متوسط دارن، اکثر لوازم آرایش مورد نیازشون رو از صفحات اینستاگرامی میخرن و… از این پس اگر قصد داشتیم در بخشهای مختلف کسب و کار (مثلا در تیم گرافیک ، تیم تولید_محتوا و یا تیم بازاریابی ) برای این گروه از مخاطبان طرح یا ایده ای ارائه کنیم کافیست به نام پرسونای اونها اشاره کنیم
فرض کنید من فروشنده کتاب هستم
بگذارید مثالی بزنم. فرض کنید من قصد راهاندازی یک کتابفروشی به صورت آنلاین رو دارم و سرمایه زیادی هم برای این پروژه ندارم. در شروع کار تصمیم هوشمندانهای میگیرم، به جای اینکه کلیهی کتابهای متنوع در هر شاخهای رو گردآوری کنم روی یک بازار کوچکتر متمرکز میشم و #سبد_کالا و #خدماتم رو بر اساس اون میچینم
من تصمیم میگیرم در حوزهی آموزش زبان انگلیسی به کودکان فعالیت کنم و کتب مربوطه رو در سبد کالا و خدماتم داشته باشم. این به معنای تهیهی طیف وسیعی از کتابهای آموزشی زبان کودکان، کتابهای داستان محور با هدف تقویت زبان ، کتابهای نقاشی با هدف آموزش زبان ، ویدئوها و کارتونهای آموزش زبان کودک و… است
حالا اگر بخواهم کمی سبد کالام رو گسترش بدم، به بازیهای فکری مرتبط به آموزش زبان رو میارم. دقت داشته باشید این بازیهای فکری صرف سرگرمی نبوده و باز هم با هدف اصلی بیزینس من که رفع نیاز مخاطب در زمینهی آموزش زبان به کودک هست همخونی داره و نسبت به کتاب آموزشی که اصل سبد کالای من رو تشکیل میده، حجم کوچکی رو اشغال کرده… در حوزهی خدمات نیز می تونم روی آموزش حضوری، رفع اشکال آنلاین، برگزاری کارگاههای ویژه کودکان و… مانور بدم و خدماتی داشته باشم
پس دقت کنید من در عین حال که سبد کالام جور هست و انواع محصولات و خدمات مرتبط این بازار رو دارم تمرکزم رو هم روی نیاز مخاطب هدفم حفظ کردم و پراکنده کاری که منجر به هدر رفت وقت و سرمایهام میشه نداشتم.
در قدم اول بازار هدفمون رو مشخص کردیم بعد در قدم دوم براساس نیازهای مخاطب، سبد کالا و خدماتمون رو چیدیم… حالا در قدم سوم نوبت این هست که رقبامون رو بررسی کنیم و ببینیم که به جز ما چه کسانی روی این بازار با سبد کالا و خدمات مشابه کار میکنن
احتمالا این جمله را شنیدهاید “در بازار امروز دست زیاد شده!” این دستهایی که از آن سخن میگویند همان رقبا هستند که برای رقابت با آنها نیاز به مزیت رقابتی داریم و برای انتخاب مزیتهای رقابتی مناسب لازم است که ابتدا رقبای خود را بشناسیم.
توجه داشته باشید تمامی این مراحل به صورت تحقیقاتی و روی کاغذ نوشته میشه و بعد که جمعبندی کردیم وارد عمل میشیم. یعنی به جای اینکه بدون تحقیق و بررسی بریم یه محصولی رو تولید کنیم یا خدمتی رو تبلیغ کنیم که اصلا بازار هدف نیازی بهش نداره، قبلش با تحقیقاتی که انجام میدیم جلوی اشتباهات مراحل تولید، تبلیغ و… رو میگیریم و تا حدی از هدر رفت سرمایه و وقتمون کم میکنیم
شناخت رقبا هم به اندازی دو مرحله قبلی مهمه، من باید بدونم که چه کسانی در این بازار فعالیت می کنن؟
با چه شرایطی به مشتریان خدمات و محصولات رو ارائه میکنن؟
چه ارزشهای مازادی رو در فرآیند فروش به مشتری پیشنهاد میکنند؟
آیا خدماتی از قبیل آموزش، ارسال و یا نصب رایگان در محل انجام میدن؟
آیا شرایط پرداخت اقساطی دارن؟
آیا پشتیبانی ۲۴ ساعته ارائه میکنن؟
آیا پرسنل آموزش دیده و خبرهای دارند که برخورد حرفهایشون نظر مشتری رو به خودش جلب کرده؟
آیا قیمت نهایی محصولات و خدماتشان با قیمت سبد کالا و خدمات من فاصله فاحشی دارد؟
و هزاران سوال دیگر که به من کمک میکند برای آغاز یک بیزینس آنلاین و کار در ترکیه رقبای خود را به خوبی بشناسم و خود را برای ورود به این بازار رقابتی آماده کنم
بیشک شما وارد هر بازاری که بشید رقبای بسیاری دارید، هزاران سایت و فروشگاه اینترنتی وصفحات بیشماری در اینستاگرام محصولی مشابه محصول شما رو ارائه میکنن و هر روز کالا و خدماتی مشابه با اونچه که شما قصد ارائهاش رو دارید تبلیغ میکنن، حالا چطور میتونیم در این بازار شلوغ موفق بشیم؟
پاسخ ساده است، اما دستیابی به اون کمی سخته! یکی از نکات کلیدی برای رسیدن به موفقیت در بازار رقابتی امروز “ایجاد مزیت رقابتی” هست. اگر میخواهیم سرمایهمون هدر نره، باید پیش از شروع تبلیغ کسب و کارمون به سوالات زیر پاسخ بدیم:
چرا مخاطب باید از برند من خرید کنه؟
چرا باید محصول و خدمات من رو بخره؟
چرا از خود من به عنوان فروشنده باید خرید کنه؟
چرا از بین انبوهی از فروشگاه اینترنتی بایر فروشگاه من رو انتخاب کنه ؟
چرا بین انبوهی از صفحات اینستاگرامی باید صفحهی منو دنبال کنه؟
چرا باید بعد از خرید، کسب و کار من رو به دوستان و آشنایانش معرفی کنه؟
چرا برای خریدهای بعدی سراغ رقبای من نره و مجدد از من خرید کنه؟
و هزاران سوال مشابه دیگری که پاسخ اونها میتونه دلیلی برای برتری کسب و کار شما در ترکیه نسبت به رقباتون باشه
پیش از اینکه سوالات بالا رو پاسخ بدید و مزیتهای رقابتی خودتون رو کشف و ایجاد کنید لازمه که رقبای خودتون رو به خوبی بشناسید. از این جهت در مطلب پیشین سومین قدم راهاندازی کسب و کار رو شناسایی رقبا نامیدم و اکنون با تکیه بر اطلاعاتی که از بازار و رقبا استخراج کردیم برای خلق #مزیت_رقابتی اقدام میکنیم.
جملهی معرفی هست که میگوید ” ورود به بازار رقابتی بدون مزیت رقابتی همانند شرکت در مسابقهی فرمول یک با دوچرخه هست! “ همین قدر نشدنی
به سوالات فوق پاسخ بدید، دلایل برتری خود نسبت به رقبا رو مشخص کنید و خودتون رو آمادهی مرحلهی بعدی راهاندازی کسب و کار کنید